موسیقی در تمام حالات روحی می تواند تاثیرگذار باشد. موسیقی یک ابزار قوی است که می تواند تمام هیجانات روحی را به کنترل درآورد. در زمان شادی، هیجان، ناراحتی و خشم حتی در زمان بیماری می تواند موثر باشد.

در تحقیقات متعددی که روی واکنش بدن انسان به موسیقی انجام شده است، محققان به نتایج جالبی دست یافته اند. وقتی به ترانه های مورد علاقه خود گوش می دهیم، بدن ما تمام علائم برانگیختگی احساسی را از خود بروز می دهد. برای مثال، مردمک ها گشاد می شوند. این واکنش وقتی به فردی که دوستش داریم نگاه می کنیم نیز وجود دارد. تعداد ضربان قلب و نبض ما همچنین فشار خونمان بالا می رود، هدایت الکتریکی پوست ما پایین آمده و قسمتی از مغز که عهده دار تنظیم حرکات ماست یعنی مخچه، به طور عجیبی فعال می شود. جالب این که خون بیشتری روانه پاها می شود و شاید همین مساله است که باعث حرکت متناسب با ریتم پاها می شود.

براساس تحقیقات موسیقی شناسان، گوش دادن به موسیقی البته براساس نوع موسیقی می تواند بر متابولیسم بدن تاثیر بگذارد، فشارخون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار و به هضم غذا کمک کند. موسیقی های آرام مانند موسیقی کلاسیک بسیار آرامش بخش هستند. برای مثال تحقیقات نشان داده احساسی که از ۳۰ دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی به وجود می آید معادل آرامشی است که از خوردن یک قرص والیوم حاصل می شود.

در این نوع موسیقی، کلامی وجود ندارد، خود آهنگ و ریتم است که تاثیرگذار است، بنابراین هر دو نیمکره مغز را درگیر می کند. موسیقی می تواند هیجان و شور درونی را بخوبی آزاد کند. به علاوه آرامشی را که بشدت در پی آن هستیم برایمان فراهم آورد. موسیقی چنان بر روح و روان آدمی تاثیر گذار است که نمی توان این حقیقت را بسادگی انکار کرد. موسیقی علاوه بر ایجاد شور و هیجان، بسیار می تواند تحمل انسان را در برخورد با شرایط دشوار بالا ببرد و میزان تحمل درد را در افراد مختلف هنگام بیماری یا استرس افزایش دهد.

این مساله را ممکن است بکرات تجربه کرده باشید که موسیقی، انجام بسیاری از فعالیت های روزمره شما را تسهیل کند. این نقش موسیقی کاملا اثبات شده است. موسیقی علاوه بر تاثیر در تسریع درمان بسیاری از بیماری های روحی و جسمی می تواند به طرق مختلف باعث افزایش انرژی و تسهیل کارهای روزانه شود.

اثرات موسیقی کلاسیک به خاطر ریتم و ملودی، بر ساختار و توانایی های مغز انجام می گیرد. ریتم منجر به افزایش تولید و در پی آن افزایش سطح سروتونین در مغز می شود. سروتونین نوعی هورمون عصبی بوده که باعث تداوم انتقال پالس های اعصاب و حفظ حس شادمانی و سرور می شود.

تولید سروتونین در مغز انبساط خاطر ایجاد می کند. کمبود سروتونین در مغز باعث ایجاد افسردگی و احساس دلتنگی می شود. در اصل، بسیاری از داروهای ضدافسردگی از طریق کاهش بازجذب و افزایش سطح سروتونین در مغز عمل می کنند.

وقتی مغز در معرض یک شوک مثبت قرار گیرد شروع به ترشح سروتونین می کند. به عنوان مثال وقتی به یک نقاشی زیبا نگاه می کنید، رایحه دلپذیری به مشامتان می رسد، خلاصه هر مساله ای که باب طبع شما باشد حتی خوردن غذای مطبوع یا گوش دادن به موسیقی مسحورکننده، به مغز اجازه می دهد مقدار معینی سروتونین آزاد کند که باعث تحریک و به اوج رسیدن احساسات دلپذیر می شود. همان طور که می دانید بدن ما بسیار تابع ریتم است و ترشح بسیاری از مواد مفید در بدن ما به صورت ضربانی صورت می گیرد.

ریتم موسیقی بخوبی می تواند موجب تحریک دیگر ضربان های طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا امواج آلفای مغز شود و همین اثر موسیقی یکی از شیوه های درمان افسردگی و معالجه بالینی است. به علاوه ملودی همچون جرقه های شتاب دهنده عمل می کند و کاتالیزور فرآیند خلاقیت در مغز است.

موسیقی درمانی چیست؟

تاثیر موسیقی بر بدن انسان به قدری است که امروزه در جهان جایگاه خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماری ها پیدا کرده است. استفاده از موسیقی به عنوان مکملی برای درمان بیماری ها به زمان ارسطو و افلاطون بازمی گردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگ ها برای درمان بیماری های مختلف به کار می رفته است.

انجمن های موسیقی درمانی از سال ۱۹۵۰ شروع به فعالیت کردند و سال ۱۹۸۵ فدراسیون جهانی موسیقی درمانی به ثبت رسید. در ایران نیز انجمن موسیقی درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است. موسیقی درمانی به طور کلی مانند هر گونه روش درمانی، شیوه های بخصوصی دارد.

موسیقی درمانی می تواند به عنوان روشی برای درمان بیماری های روانی، افسردگی بی خوابی و به طور کلی به عنوان یک عامل موثر در تسریع بهبود بیماری های گوناگون به کار رود. روش های موسیقی درمانی در کل به دو دسته تقسیم می شوند: روش فعال و روش غیرفعال. در روش غیرفعال، فرد خود عملی انجام نمی دهد و فقط با گوش دادن و شنیدن موسیقی درمان می شود. در حالی که در روش فعال، فرد فعال است و همراه با خواندن، نواختن و حتی حرکات موزون درمان می شوداین روش واکنش های عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی را در پی دارد و متناسب با نیاز افراد از این روش ها استفاده می شود.

در اصل، محور برنامه های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرامبخش و نواختن موسیقی در گروه های منظم یا انفرادی، خواندن آوازها به صورت فردی یا گروهی است. واضح است که روش های موسیقی درمانی توسط هر فردی قابل انجام نیست. همان طور که در هر روش درمانی دیگری به یک شخص توانا و متخصص نیاز است، در موسیقی درمانی نیز به افراد متخصص که در زمینه های مختلف موسیقی و شاخه های درمانی آموزش دیده اند، نیازمندیم.

فرد متخصص با توجه به نوع بیماری و روش های مختلف درمان و نیز بر اساس آشنایی خود با روان شناسی موسیقی، درمان را انجام می دهد. براساس هر فرد و نیازهای روحی و درمانی وی، نوع موسیقی مورد نیاز می تواند متفاوت باشد. در حقیقت تاثیر موسیقی های مختلف بر ذهن و سلامت انسان ها با هم متفاوت است. در درمان به وسیله موسیقی از نوعی از موسیقی استفاده می شود که برای ایجاد آرامش و نشاط روحی مناسب تر است.

این نوع موسیقی باعث تجدید قوا شده و مسلما کارایی مغز را افزایش می دهد. این گونه موسیقی ها با تاثیر در روح و روان انسان باعث تسریع فرآیند ترمیم و بهبود می شوند. موسیقی درمانی کاربرد گسترده ای دارد و کمتر می توان فردی را یافت که موسیقی بر سیستم بدن وی هیچ تاثیری نداشته باشد.

از این رو می توان در درمان بسیاری از بیماری ها موسیقی را به کار برد، اما بهترین گزینه ها برای به کارگیری این درمان، بیماری هایی هستند که با مسائل روانی فرد در ارتباط باشند و بعلاوه آن دسته از بیماری های جسمی که منشا روانی دارند به بهترین شکل با این روش قابل درمان هستند.

از آنجا که موسیقی می تواند در ایجاد هماهنگی بین فعالیت های دو نیمکره مغز موثر باشد، به کارگیری آن در بهبود این هماهنگی می تواند در درمان لکنت زبان کمک کننده باشد. اثرات موسیقی در زندگی انسان بسیار بیشتر از آن است که بتوان براحتی به آن پرداخت.

موسیقی چطور اثر می گذارد؟

موسیقی می تواند همچون ارتباطات کلامی بر فعالیت های مغز انسان اثر بگذاردموسیقی حاوی نوعی انرژی است که علاوه بر تحریک مغز می تواند بر تمام اعضای بدن تاثیر بگذارد. بسته به پیچیدگی ساختار مغز هر فرد و تنوع علایق و ترجیحات وی، تاثیر نوع خاصی از موسیقی بر فرد مشخص می شود. در برخی افراد یک نوع موسیقی در ایجاد تحریکات مغزی تاثیر کمتری دارند یا حتی به کلی بی اثرند.

در واقع این ساختار مغزی انسان است که مشخص می کند کدام نوع موسیقی فعالیت های مضر بیولوژیکی بدن را کاهش دهد. به دلیل ساختار پیچیده مغز انسان، یک نوع خاص از موسیقی نمی تواند در همه افراد تاثیر مشابهی داشته باشد. در بسیاری از انسان ها موسیقی آرام می تواند در ایجاد آرامش موثر باشد، اما در برخی دیگر موسیقی تند موثرتر است.

آنچه جلوه ای از برخی آثار موسیقی بوده و به صورت حرکات موزون نمایان می شود، در اصل ناشی از اثر مستقیم موسیقی بر مغز و سیستم عصبی و در پی آن سیستم عضلانی فرد است. البته این مساله همگانی نیست و در بسیاری از مردم ممکن است این پدیده رخ ندهد؛ چرا که پدیدار شدن این حالت از ایجاد رابطه بین سیستم بدنی و موسیقی در حال پخش به وجود می آید، حال آن که در بسیاری از افراد ممکن است این ارتباط به وجود نیاید.

یکی از نقش های بسیار جالب موسیقی، تاثیر بسزای آن در رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان است. کودکان به مراتب بیش از بالغان تحت تاثیر موسیقی قرار می گیرند و از مزایای موسیقی کلاسیک بهره مند می شوند. محققان در تحقیقات خود دریافته اند گوش کردن به موسیقی های شاد و بدون کلام می تواند منجر به افزایش تعادل روحی و عاطفی کودکان شود و موسیقی با ایجاد احساس لذت در کودک، روحیه مثبت و شادی در او به وجود آورد و از این طریق باعث افزایش توانایی های او شود.

موسیقی درمانی در کودکان نیز می تواند باعث بسط ارتباطات کودک، افزایش احساسات اجتماعی و افزایش هوش او شود و از این طریق نیز به تکامل روحی کودکان کمک کند.

ضرباهنگ همراه با افزایش شناختی و کارکرد خلاقانه مغز توسط ملودی باعث ایجاد احساسات هیجانی در بدن ما می شود. طبق اثر موتزارت، کودکانی که به فراگیری دروس موسیقی می پردازند مهارت های شناختی بالاتری را تجربه می کنند.

والدین می توانند با استفاده از موسیقی درمانی، کیفیت زندگی کودک خود را در عرصه های مختلف بالا ببرند، برای مثال ارتباط کودک خود را با کودک دیگر بهبود ببخشند و حتی بر کیفیت ارتباط کودک و خانواده نیز اثر بگذارند.

زمانی این تاثیر به بیشترین میزان می رسد که کودک، خود لذت اجرای موسیقی را تجربه کند. بعلاوه دیده شده موسیقی باعث اجتماعی ترشدن کودکان می شود و توانایی آنها را در ابراز وجود، نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط موثرتر با دیگران افزایش می دهد.

موسیقی بویژه با ضرباهنگ۶۰ در دقیقه، روی فرکانس و دامنه امواج مغزی اثرات مستقیمی دارد به طوری که می توان این اثرات را به وسیله الکتروآنسفالوگراف اندازه گیری کرد.

اثرات موسیقی بر بدن به قدری است که می تواند سیستم تنفسی، مقاومت پوست و حتی سیستم هورمونی بدن را تحت تاثیر قرار دهد. موسیقی با اثراتی که بر مردمک و فشارخون و سیستم های مختلف بدن دارد می تواند منجر به افزایش تمرکزپذیری مغز شود.

موسیقی هر دو نیمکره های چپ و راست مغز را به طور همزمان تحریک کرده و از این طریق، تحلیل و تلفیق و پردازش اطلاعات را در مدت زمان کوتاه تری میسر می کند. بعلاوه با فعالسازی همزمان دو نیمکره مغزی، به تقویت فرآیند یادگیری و جذب اطلاعات و در نهایت رشد مهارت های شناختی می شود.

در مطالعات بسیار به اثبات رسیده است که با کمک این پدیده می توان یادگیری را به میزان پنج برابر افزایش داد و به همین دلیل است که نقالان، داستان های خود را با ریتم خاصی بیان می کنند تا بتوانند هزاران خط داستان را به خاطر بسپارند و هنرمندان درام پرداز یونانی نیز با استفاده از همین شیوه به ایفای نقش خود می پرداختند.

موسیقی از طریق ریتم به همسان سازی اعمال حیاتی بدن می پردازد و به ایجاد حالت روانی خاص و به دنبال آن افزایش شناخت و خلق توانایی ها منجر می شود.

عامل دیگری که در هماهنگی با ریتم عمل می کند ملودی است که باعث تفکیک استدلال و قوای عقلانی می شود و احساس مطبوع فراخوانی چالش ها و مسائل را از طریق سلسله ابتکارات و چاره سازی های جدید ایجاد و از طریق خلاقیتی که القا می کند قابلیت های لازم برای به کارگیری صحیح راه حل های موجود را فراهم می آورد.

ملودی و ریتم با اثرگذاری بر مغز به ارتقای مهارت شنیداری و کانال های حسی مغز و افزایش مهارت های قوای ذهنی منجر می شود.

موسیقی در طبیعت به زیبایی جلوه می کند. صدای حاصل از برخورد آب با سنگ، صدای پرندگان یا صدای باد در میان برگ درختان همگی جلوه هایی از موسیقی بوده و می توانند برای انسان بسیار روح نواز باشند. اثرات بالقوه موسیقی بر گیاهان و حیوانات نیز به اثبات رسیده است.

تحقیقات نشان داده گیاهان با الگوی ضرباهنگ ۶۰ در دقیقه رشد بسیار سریع تری از گروه های دیگر دارندگروهی که در معرض موسیقی راک قرار گرفته اند پژمرده و خشک شده اند. گیاهان، موجودات زنده ای هستند ولی ارگانی برای تفکر ندارند، لذا برای رشد به ملودی نیاز ندارند و فقط ریتم را درک خواهند کرد.

موسیقی؛ شمشیری دولبه

موسیقی نیز مثل هر ابزار دیگر اگر به درستی و بجا به کار گرفته نشود می تواند اثرات مضری در پی داشته باشد و نه تنها مفید نیست بلکه اثرات مخربی نیز بر بدن دارد. گوش دادن به موسیقی های تند و آزاردهنده به جای ایجاد هارمونی و کمک به سلامت، می تواند مانند یک زهر در بدن عمل کند. براساس تحقیقات صورت گرفته روی گیاهان، محققان سعی کرده اند تاثیر موسیقی های مختلف را بر رشد گیاهان ارزیابی کنند.

این مطالعات نشان داده موسیقی های آزاردهنده می توانند بر رشد گیاهان اثر سو داشته باشند. به عنوان مثال موسیقی راک، رشد گیاه را متوقف می کند و برخلاف آن موسیقی کلاسیک باعث تسریع رشد گیاه می شود. جالب است بدانید موسیقی گاهی می تواند بسیار قدرتمند باشد به طوری که همانند برخی داروها وابستگی ایجاد کند و اعتیادآور باشد.

پس باید به این نکته بسیار توجه داشت که موسیقی ابزار بسیار قدرتمندی است و می تواند مثل شمشیر دولبه عمل کند. از طرفی اگر به درستی به کار گرفته شود می تواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد و باعث ارتقای سلامت شود.

از طرف دیگر، اگر به درستی به کار گرفته نشود می تواند به جای اثرات مثبت خود منجر به بروز اثرات منفی در بدن شود و بسیار مخرب باشد بنابراین درست است که موسیقی در عرصه های مختلف می تواند عملکرد بدن انسان را بهبود بخشد ولی باید در انتخاب نوع موسیقی خیلی دقت کرد تا تاثیر معکوس بر بدن فرد نداشته باشد