کوچینگ چیست ؟ کوچینگ به معنی مربیگری است اما در ایران وقتی ما کلمه مربی را می شنویم ذهن ما به سمت ورزش و مربیگری ورزشی می رود اما در واقع باید بگویم که مربیگری می تواند در جنبه های دیگر با هدف توسعه معنی پیدا بکند از جمله مربیگری در زندگی ، مربیگری در تجارت ، مربیگری شخصی، مربیگری در سلامت، مربیگری در آموزش، مربیگری در ارتباط و … . کوچینگ يك رابطه ی حمايتی و دو طرفه است است كه در آن كوچ(مربي) به مراجع خود كمک ميكند تا با تمركز بر هدف انتخاب شده به نتايج مورد نظر دست پيدا كند. کوچ به افراد كمک می كند در زندگی شخصی به نتايج دلخواه خود برسند و از اين طريق اهداف شخصی محقق شود.
کوچینگ روندی است که جهت بهبود عملکرد افراد در زندگی حرفه ای، اجتماعی و حتی عاطفی کار میکند، به این معنی که در بسیاری از زمینههای زندگی، برای پیشرفت و ارتقاء عملکرد میتوان از کوچینگ کمک گرفت. تمرکز کوچینگ به جای گذشته بر حال و آینده (نزدیک) فرد است و به کنکاش و رفع مسائل و مشکلات گذشته نمیپردازند. باور کوچینگ بر این است که افراد بهترین مسیر را خودشان میتوانند تشخیص دهند و غالبا پاسخ مشکلات افراد، نزد خود آنها است. از این رو در پروسه کوچینگ انتخابکننده و پیش برنده جلسه خود مراجعهکننده است و کوچ او فقط نقش یک تسهیلگر را بازی میکند.
در حقیقت به نوعی میتوان گفت که اصطلاحا، کوچینگ به جای اینکه ماهی را در دهان افراد بگذارد، ماهیگیری را، بهطور غیر مستقیم و به کمک خود مراجعهکننده، آموزشمیدهد خود فرد با کمک کوچ به مناسب ترین و متناسبترین راهکار برای خود میرسد. در کوچینگ، به افراد مستقیما آموزشی داده نمیشود، بلکه فرد طی پروسه جلسات کوچینگ، به کمک کوچ، خودش به آگاهیهایی درباره خود دست مییابد.
شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که کلمه کوچینگ (coaching) به گوشتان خورده باشد اما دقیقا نمیدانید که معنی کوچینگ چیست و چه کاربردی دارد.
اگر واژه کوچ (coach) یا کوچینگ (coaching) را در واژهنامههای فارسی جستجو کنید مسلما به نتیجه دلخواهتان دست پیدا نخواهید کرد اما اگر انگلیسی این واژه یعنی COACH یا COACHING را جستجو کنید به صفحاتی برخواهید خورد که داستانهایی زیبایی را برایتان توضیح میهند.
کلمه کوتاه کوچ، داستان بلندی در خود دارد که این داستان از روستایی در شمال غربی مجارستان با نام کاکس (KOCS) شروع میشود، روستایی که بهخاطر یک نوآوری مشهور شد و این اختراع در زمان خود دنیا را تغییر داد.
روستای کاکس در قرن پانزدهم میلادی از طریق ساختن چرخ و حمل کالا بین وین و بوداپست معاش خود را میگذراند. در همین احوال یک سازنده درشکه که نام و نشانی از آن در دست نیست، کالسکههایی را طراحی و ایجاد کرد که نسبت به سایر کالسکههای آن زمان هم بزرگتر و هم راحتتر بودند. این کالسکهها با نام کالسکههای کاکس شناخته شدند و این کلمه بعدها به کوچ در زبان انگلیسی تغییر شکل داد. قرن شانزدهم میلادی دیگر این کالسکهها کاملا مشهور بودند و در سراسر اروپا از آنها استفاده میشد. این کلمه در آلمانی با کلمه Kutsche، در فرانسه با کلمه Coche و در انگلیسی با نام Coach به کار رفت. اکنون همه کلمات مشابهی که در زبان انگلیسی برای موتورها یا سایر وسایل نقلیه استفاده میشود، ریشه در این کلمه دارد.
کوچ ها تسهیل گرانی هستند که به شما کمک میکنند به آگاهی برسید و مسائلی را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید. کوچها هرگز شما را نصیحت نمیکنند و به شما راهکار ارائه نمیدهند، بلکه آنها با استفاده از ابزارهایی کارآمد در حرفه خود (مانند گوش دادن فعال، پرسیدن سوالات موثر و قدرتمند و بازخورد)، به شما کمک میکنند تا نقشه راه را برای پیشبرد اهدافتان تعیین کنید یا پازلهای درونی که موجب بروز مسائلی در زندگی شما شدهاند را کنار هم ببینید و به نتیجه برسید. کوچها در حقیقت به افراد کمک میکنند که خودشان با رسیدن به آگاهی و پاسخها، میان آن کسی که هستند و آن کسی که میخواهند باشند پلی ایجاد کنند. کوچها به افراد کمک میکنند تا افکار و پیچیدگیهای ذهن خود را خودشان سر و سامان دهند، ساده کنند و به شفافیت برسند.
کلمه کوچ در دنیای مدرن استعارهای از همان کوچ به معنای کالسکه است. دانشجویان و دانشآموزان در دهه سوم قرن هجدهم میلادی از کلمه کوچ برای معلمان سرخانه استفاده میکردند، کوچهایی که آنها را برای امتحانها آماده میساختند. این اصطلاح از آن جهت رایج شد که معلمان سرخانه، دانشآموزان و دانشجویان را با سرعت و سهولت بیشتری به سوی موفق شدن در امتحانات پیش میبردند.
استفاده از کوچها یا مربیان ورزشی در دهه هشتم قرن هجدهم باب شد. شاید امروزه برای ما کوچها یا مربیان ورزشی افرادی باشندکه بیش از آن که یادآور راحتی رسیدن به مقصد باشند، دائما دستورات و اصلاحات را فریاد میزنند اما در آن زمان آنها نیز مقدمات پیروزی ورزشکاران را فراهم میآوردند.
تاریخ افرادی که امروزه کوچ خوانده میشوند، شاید به لحاظ تاریخی به جوامع اولیه بازگردد اما کوچینگ در دوران مدرن ابتدا بیشتر در حوزه هنر و ورزش کاربرد داشت و بهتدریج به حوزههای دیگر تسری پیدا کرد و افرادی که در حوزههای مدیریت یا مالی و موفقیت بودند از آن بهره بردند کوچها به افرادی کمک میکردند که به لحاظ احساسی و روانی کاملا سالم بودند اما به کسی احتیاج داشتند که با کمک او به زندگیشان سروسامان بیشتری بدهند و به اهدافشان دست یابند. این استفادهها بهتدریج به حرفهای شکل داد که ما از آن به کوچینگ یاد میکنیم. برای دانستن معنی کوچینگ بهتراست ابتدا بدانیم کوچها چه کاری انجام میدهند.
باید بگوییم که کوچینگ نوعی مکالمه است که به یادگیری کمک می کند یعنی کوچینک در واقع نوعی تکنیک سوال پرسیدن است که در تمام امور زندگی به شما کمک می کند.همچنین نوعی فرآیند است که فرصت هایی را برای بهبود و تغییر در افراد فراهم می کند که اصلا بهتر است بگویم کوچینگ کمک می کند تا افراد را توسعه دهید و راهکارهایی را ایجاد می کند تا بتوانید بهترین راه حل را برای مساله ایجاد شده پیدا کنید. کوچینگ حتی می تواند برای حل مساله به شما کمک کند.در کوچینک شما به کمک ابزارهایی که در اختیارتان دارید می توانید فرایند یادگیری را در فرد پشتیبانی کنید بهتر است بگویم ما با کوچینگ قصد داریم در افراد یادگیری(تغییر رفتار) را ایجاد کنیم.
نوشته های مرتبط :دانلود فایل کوچینگ دکتر نسرین دانائی
کوچینگ یک گفتگوی آگاهانه و روبهجلو برای توانمند کردن یک فرد یا گروه برای زیستن در بهترین حالت خود و رسیدن به نتایج فوقالعاده در زندگی، حرفه، کسبوکار یا سازمان است. این کار کمکی است برای پر کردن فاصله میان اکنون و جایی که مراجعهکننده و کوچ میخواهند در آن قرار بگیرد. کوچها درواقع با مراجعهکننده خود شریک میشوند تا به آنها برای طراحی و رسیدن به آنچه تمایل دارند دست پیدا کنند کمک کنند. از فواید کوچینگ میتوان به ایجاد وضوح و شفافیت در سوق دادن مراجع بهسوی اقدام و تسریع فرآیند پیشرفت اشاره کرد و برای او آگاهی و تمرکز به ارمغان میآورد.
کوچها مطابق فدراسیون بینالمللی کوچینگ، افرادی هستند که مراجع خود را بهترین متخصص در زندگی و کار خود میدانند و بر این باورند که هر مراجعهکنندهای میتواند نوآور و کاردان زندگی خودش باشد و بر همین اساس است که مسئولیت کوچ به این شکل تعریف میشود: